آلمان و بریتانیا بودجه کمک به آوارگان اوگاندا، دومین بزرگترین کشور میزبان آوارگان در جهان، را قطع کردهاند. قربانیان این قطع کمک، حدود دو میلیون آواره در اوگاندا خواهند بود که به چنگال قاچاقچیان انسان یا شاید سواحل اروپا سوق داده میشوند.
اوگاندا یک ابرقدرت بشردوستانه است که کاملا در حلقههای امداد و نهادهای بشردوستانه ناشناخته مانده است. اوگاندا که پس از ترکیه بیشترین آوارگان را در میان مرزهایش جا داده، نه تنها به خاطر تعداد آوارگان بلکه برای نوع رفتاری که با آنها دارد، ویژه است.
همانگونه که آلمان به دلیل آنچه برخی جبران جنایات آلمان نازی تلقی میکنند، آوارگان را به خاکش راه داد، پرزیدنت موسونی، رئیس جمهور اوگاندا، همین اقدام را در تضاد با سیاستهای ایدی امین، رهبر پیشین و سفاک اوگاندا، کرده و در عوض ایجاد آواره، به آوارگان خوش آمد گفته است. من بهترمیدانم: امین خانواده مرا بی وطن کرد.
به پناهجویان در اوگاندا، بی توجه به کشور مبدا و شرایط شخصیشان، تکه زمینی برای کشاورزی، و بلافاصله حق سفر، کار و بازرگانی در هر نقطه از کشور داده میشود. درغرب، دراین باره صحبتی نمیشود شاید به این دلیل که بسیاری از پناهجویان در اوگاندا از درگیریهای آشکار در آفریقا گریختهاند.
در حالی که دوربینهای تلویزیون روی سوریه متمرکز بودند، جنگهای طولانی در سودان جنوبی و جمهوری دموکراتیک کنگو میلیونها نفر را از خانههایشان راند. بسیاری از آنها نیازمند کمکهای پزشکی برای بیماریهای روحی و جسمی بودند.
رسانهها وسواس خود را در مورد سوریه، با دنبال کردن آوارگان جنگ – نخست به ترکیه و سپس به یونان و سرانجام اروپای غربی، ادامه دادند.
به اعتقاد من، نادیده گرفتن کامل معجزه بشردوستانه اوگاندا بخشی فرهنگی است: اوگاندا این را نه یک عملیات سیاسی یا کارزار تبلیغاتی، بلکه یک وظیفه اخلاقی تلقی میکند. دلیل دیگر بی اعتنایی رسانهها منافع اروپاست: در حالی که پناهجویان سوری به سرعت از راه جزایر یونان وارد اروپا شدند، آوارگان آفریقایی در اوگاندا بسیار آهسته تر و از طریق ایتالیا خود را به اروپا رساندهاند. اما نتیجه تشدید ترافیک انسانی از راه مدیترانه، بالا گرفتن احساسات راستگرای افراطی در اروپا بوده است.
این شرایط، قطع کمکهای مالی اروپا به اوگاندا را در جایی که باید از این کشور برای دادن آینده به پناهجویان حمایت کند، بیشتر تکان دهنده میکند. در واقع اروپا اوگاندا را رها کرده است.
این حرکت از چندی پیش شروع شد: هدف کنفرانس سران همبستگی اوگاندا در سال ۲۰۱۷جمعآوری یک مبلغ مورد نیاز دو میلیارد دلاری از کشورهای ثروتمند جهان بود. اما در نهایت، تعهد این کشورها تنها به یک پنجم این مبلغ، ۳۵۸ میلیون دلار، محدود شد.
این در حالی است که به گفته سازمان دیده بان حقوق بشر، وجوه اتحادیه اروپا جیب جنگ سالاران لیبی را در مقابل کنترل مهاجرت به اروپا پر میکند. نشریه آلمانی «دِر اشپیگل» نیز گزارش داده که با وجود آن که ترکیه بطور غیرقانونی پناهجویان را به سوریه جنگ زده اخراج میکند، بروکسل هزینه ایجاد دیواری مشابه دیوار ترامپ را میان ترکیه و سوریه پرداخت کرده است. سندی از مقدار وجهی که اتحادیه اروپا برای دیوار اردوغان پرداخت کرده، در دست نیست؛ و قابل درک هم هست اگر بروکسل بخواهد از گفتگو در مورد آن اجتناب کند.
با این وجوهی که از طرف دیگر کشورها اهدا میشود، چرا اوگاندا با یک میلیون و هشتصد هزار پناهجویش (از کمک) محروم شده است؟ شاید کامپالا باید بیشتر به نقش رسانههایش توجه کند یا سیاستهای مربوط به آوارگانش را با جسارت بیشتری مطرح کند، یا حتی مثل پرزیدنت اردوغان، چند فرد مشهور را دعوت کند و با آنها عکس بگیرد.
فرای آن، توجیه رسمی قطع کمکهای غرب به پناهجویان اوگاندا، فسادی است که آن را احاطه کرده است. هرچند اداره حسابرسی سازمان ملل متحد اتهامات مربوط به فساد را رد کرده است، اما این تنها یک معضل داخلی اوگاندا نیست.
حسابرسی «دفتر خدمات نظارت داخلی سازمان ملل» به اتهام فساد و سوء مدیریت در داخل آژانس آوارگان سازمان، « کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل» منتهی شد.
این گزارش که در ۲۸ دسامبر سال ۲۰۱۸ منتشر شد، حاوی توصیههایی از جمله تجدید نظر در مدیریت کمیساریای عالی پناهندگان است. متاسفانه این در سطوح و اشکال مختلف معمول است، و کشورهای اهدا کننده کمک باید سیستمهای موجود را با نظارت بهتر مجبور به پاسخگویی و شفافیت کنند.
در هر حال، اگر امداد تنها به کشورهایی داده شود که هدف هیچگونه اتهام فساد قرار ندارند، هیچ کمکی در اختیار آوارگان در کشورهای در حال توسعه جهان قرار نخواهد گرفت.
قربانیان نهایی این اقدام مردمی هستند که با رها کردن خانههایشان از وحشیترین شبه نظامیان و گروههای تروریستی جهان گریختهاند. دور از دوربین خبرنگاران و در منطقهای که کمتر گزارشگری به خود دیده و حتی کمتر از آن درکش میکنند، درگیریهایی که کشورهای پیرامون اوگاندا را در چنگال گرفته، نشانی از پایان ندارد.
تا آن هنگام که اروپا به میلیونها آواره که ادامه آن جنگها به وجود میآورد، خوش آمد نگفته، دستکم میتواند در کنار دوستانش در منطقه که تلاششان را برای کمک میکنند، بایستد، حتی اگر آنها، مثل اوگاندا، یک کشور کوچک درحال توسعه باشند.
* دکتر ممتاز قاسم، معاون سفیر اوگاندا در رم است. او پیشتر همین سمت را در سفارت اوگاندا در لندن داشت.
© The Independent